تا کی گریزی از اجل در ارغوان و ارغنون نک کش کشانت می برند انا الیه راجعون تا کی زنی بر خانهها تو قفل با دندانهها تا چند چینی دانهها دام اجل کردت زبون شد اسب و زین نقره گین بر مرکب چوبین نشین زین بر جنازه نه ببین دستان این دنیای دون برکن قبا و پیرهن تسلیم شو اندر کفن بیرون شو از باغ و چمن ساکن شو اندر خاک و خون یده چشمک می زدی همراز خوبان می شدی دستک ن می آمدی کو یک نشان ز آنها کنون ای کرده بر پاکان زنخ امروز بستندت زنخ فرزند و اهل و خانهات از نفرین بر بی تدبیر ی
شعری در رابطه به دل نبستن به دنیا از حضرت مولانا
جمله زیبا و پر معنی
شو ,کی ,زنخ ,زین ,اجل ,اندر ,تا کی ,شو اندر ,همراز خوبان ,خوبان می ,زدی همراز
درباره این سایت